گونه های اعتیاد زنان
اعتیاد یکی از مسائلی است که مستقیم و غیرمستقیم زندگی زنان را در ابعاد مختلف جسمی و روانی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و نظایر آن ها تحت تأثیر قرار میدهد.
زنان ممکن است مستقیماً معتاد شوند یا اینکه از اعتیاد پدر و شوهر و فرزند و اطرافیان و متأثر گردند.
مواد مورد استفاده آن ها ممکن است نظیر هروئین منع قانونی داشته باشد یا امکان دارد مثل قرص های مسکن با چنین منعی مواجه نباشد.
طبق یک برآورد در آمریکا، ۶ درصد از زنان سنین ۱۵- ۵۴ ساله در طول عمر خود یک بار هم که شده وابستگی به مواد مخدر غیرقانونی را تجربه میکنند؛ در میان زنان باردار، ۶۲ هزار نفر یک ماده مخدر غیرقانونی را در آخرین ماه بارداری مورد استفاده قرار می دهند، و این در حالی است که میلیون ها زن به نیکوتین معتاد بوده و« سی ویک درصد زنان که هرگز لب به سیگار نزده اند، معتاد بوده اند.»
اعتیاد زنان می تواند باعث طلاق و جدائی از فرزندان، اخراج از کار و به هم خوردن جریان زندگی شان شود. میزان زندانی شدن زنان به واسطه جرائم مربوط به مواد مخدر بالا است و بر تعداد زنان دستگیر شده به واسطه رانندگی در حال مستی افزوده شده و اعتیاد شان با کودک آزاری و غفلت از فرزندان هم آیند می نماید.
تاثیر اعتیاد بر زندگی زنان
اعتیاد زندگی زنان را با همه زمینه ها و خاستگاه های متفاوت اقتصادی اجتماعی یا سیاسی فرهنگی متأثر می کند.
گرچه نتایج یک پژوهش ملی در ایالات متحده نشان میدهد اعتیاد زنان به الکل در فراسوی نقشهای سنتی و جدید نظیر ازدواج و اشتغال در کلیه طبقات و قومیتها بالا است؛ اما به نظر میرسد نسبت این وابستگی به ترتیب فزونی، گریبانگیر زنان سفید پوست و زنان اسپانیائی تبار و زنان آمریکایی آفریقاییتبار باشد.
بعضی زنان اعتیاد را از والدین یا خواهر و برادر فرا می گیرند و برخی در دوران مدرسه و دانشگاه به این کار کشیده می شوند. وجود زمانی برای کنجکاوی در این باره طبیعی است؛ اما سپس وجود مشکلات عاطفی است که آنان را در این طریق مستدام میدارد. دختران نوجوان تفریحی از مواد مخدر استفاده می کنند؛ ولی احتمال تداوم این اعتیاد نزد دخترانی برآمده از خانوادههای معتاد و برای غلبه بر فشارهای روحی بیشتر است.
اعتیاد در دختران جوان
بسیاری از دخترانی که در سنین بلوغ به کنترل اعتیادشان توفیق می یابند، ممکن است در میان سالی و پیری به واسطه مواجهه با مشکلات خانوادگی و بیماری یا دیگر حوادث استرس زای زندگی مجدداً به اعتیاد خصوصاً پس از تجویز داروهای مسکن توسط پزشک خویش روی آورند و با پیامدهای مختلفی مواجه میشوند.
گرچه آمارهای موثقی در این زمینه در دسترس نیست؛ اما زنان معتاد به مواد مخدر در معرض خطرات دیگری چون استعمال دخانیات و سوء مصرف الکل نیز قرارمی گیرند.
مثلاً زنی که به بنزودیازپین ها معتاد شود ممکن است به افزایش دوز به منظور جلوگیری از علائم ترک نیاز یابد و به لحاظ عدم دسترسی قانونی به این مقادیر با در دست داشتن نسخه پزشک ممکن است و الکل به عنوان یک جایگزین متوسل شود.
آسیب پذیری زنان میان سال و مسن نیز همچون دختران نوجوان از اعتیاد تنوع میپذیرد. آسیب اعتیاد قبل از هر چیز متوجه زیستشناسی زنان می شود.
تفاوت های زیست شناختی زنان هم به مواد مخدر از حیث سوخت و ساز و سرعت وابستگی شان به مواد واکنش نشان می دهد و لذا ممکن است عوامل زیست شناختی علت اولیه برخی از اعتیاد ها نزد زنان باشد.
وجود شیوع گرایش به مواد مخدر در خانوادهها و خصوصاً بستگان درجه اول نسبت به کل جمعیت اما نباید باعث این گمان غلط شود که اعتیاد لزوماً توارثی است و ربطی به محیط خانوادگی و بلکه جامعه خاستگاه این دو با همه نهادهای سیاسی و اقتصادی و حقوقی و فرهنگی اش ندارد.