لوگو

تشخیص دوگانه

اصطلاحی است که اولین بار در دهه 1980 در بین افرادی مطرح شد در تعریف عمومی وقوع همزمان یک بیماری روانی و سوء مصرف مواد مخدر باهم است، "تشخیص دوگانه" به کسانی است که در همان زمان با اختلالات روانی عمده و الکل یا مواد مخدر تشخیص داده شده است.
تشخیص دوگانه

مواجه شدن و مقابل کردن با اعتیاد به خودی خود مشکل است حال در نظر بگیرید که بیش از نیمی از کسانی که دچار اعتیاد هستند دچار اختلالات عاطفی یا روانپزشکی نظیر افسردگی، اختلال اضطراب، اختلال دوقطبی یا سایر اختلالات میباشند.

اگر شما یکی از از میلیون ها نفری هستید که چنین (تشخیص دوگانه ای) دارید، باید در یک لحظه با دو مشکل مبارزه کنید.

خبر بد اینکه اعتیاد و اختلال روانپزشکی، اختلالات مغزی هستند که می‌توانند به شکل جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی به شما آسیب بزنند و توانایی داشتن عملکردی مؤثر و کارآمد و ارتباط با دیگران را در شما تضعیف کنند.

خبر خوب اینکه افراد بی شماری بوده اند که دچار هر دوی این اختلال بوده ‌اند و در نهایت بر آن ها غلبه نموده اند.

تشخیص درست

تشخیص های دوگانه، درمان را پیچیده می سازند و احتمال بازگشت را بالا می برند چرا که ممکن است این دو اختلال با همدیگر تعامل داشته باشند و یکی دیگری را تشدید نماید.

گاهی اوقات، ممکن است علائم یکی با دیگری هم پوشانی داشته باشد و حتی علائم دیگری را مخفی کند و باعث سخت تر شدن تشخیص و درمان گردد. ممکن است حضور یک اختلال، بهبودی شما را از دیگری به تأخیر بیاندازد و تصمیم گیری تان را برای پاک ماندن تضعیف کند. به این دلیل است که تشخیص درست و درمان هم زمان برای هر دو اهمیت بسیار زیادی دارد .

دربرخی الگو های کلی برای فرد با تشخیص اختلالات دوگانه وجود دارد. برای مثال، اختلالات افسردگی اغلب به مصرف الکل یا دارو های خواب‌ آور مربوط می‌شوند، در حالی که اختلال دوقطبی اغلب با مصرف مواد مخدر و محرک همراه است.

با این حال، هیچ چیز مطلقی وجود ندارد. سوء مصرف مواد مخدر یا اعتیاد را می توان همراه با هر اختلال روانی دید و عکس این وضعیت نیز دیده می شود. گاهی اوقات، مشکل با مصرف مواد مخدر، سوء مصرف یا اعتیاد شروع می شود که آنقدر شدت می یابد که برانگیزاننده ی افسردگی، جنون، توهم، اقدام به خودکشی و دیگر علائم اختلالات روانپزشکی می‌گردد.

پنجاه و سه درصد از کسانی که مواد مخدر مصرف می کنند و سی و هفت درصد از کسانی که الکل مصرف می کنند، حداقل یک مشکل جدی روانپزشکی دارند.

خود درمانی

این وضعیت با یک اختلال روانپزشکی شروع می‌شود.

فرد سعی در خود درمانی دارد و از الکل یا مواد مخدر (به صورت موقت) استفاده می کند تا اضطراب، و افسردگی یا دیگر علائم روانپزشکی اش را تسکین بدهد یا سایت تفریحی الکل یا مواد مخدر را شروع می کند اما به دلیل اختلالات روانپزشکی که از پیش وجود داشته اند، ساده تر از دیگران معتاد می شوند.

به همین ترتیب، بیست و نه درصد از کسانی که تشخیص اختلال روانپزشکی دارند، الکل یا مواد مخدر مصرف می کنند.

عوامل دیگر

عوامل اجتماعی و اقتصادی نیز می‌ تواند باعث به وجود آمدن اعتیاد در کسانی شود که اختلالات روانپزشکی دارند، کسانی که اغلب قربانی (بی عدالتی های اجتماعی) هستند.

این افراد قادر نیستند یک شغل ثابت داشته باشند و پیوند های قوی و محکم خانوادگی برقرار کنند، مثل کسانی که به حاشیه نشینی رانده می شوند یعنی جایی که مصرف مواد مخدر و الکل شایع‌ تر است. در چنین شرایط و موقعیت هایی افتادن به دام اعتیاد ساده‌ تر است.

اگر این شخص برای برقراری روابط اجتماعی مشکل داشته باشد، گروه ها یا دوستانی که مصرف کننده ی الکل یا مواد مخدر هستند ممکن است حتی جذابیت بیشتری پیدا کنند.