تدوین اهدافی برای زندگی
فرآیند بهبودی از اعتیاد به الکل یا مواد مخدر٬ فرآیندی طولانی است و گاهی اوقات ممکن است بی انتها به نظر بیاید.
بیماران و خانواده ها اظهار میکنند که نمیتوانند آینده ی روشنی را که انتظار دارند٬ ترسیم کنند. این وضعیت کاملاً قابل درک است٬ به ویژه هنگامی که به این نتیجه می رسید که اعتیاد هیچ کسی کاملاً (درمان) نشده است؛ یعنی با یک بیماری مادام العمر مواجه اید که باید هر روز و هر روز آن را راهبری٬ کنترل و مدیریت کنید.
البته به یاد داشته باشید که هر روز بدون مصرف مواد مخدر یا الکل٬ یک روز روشن و پرافتخار و باشکوه است.
هر گام کوچکی که به جلو بر می دارید یک پیشرفت عظیم است و با کمک گرفتن از مدل های جدید درمانی٬ شرایط و مشکلات خاصی که در فرآیند بهبودی ظاهر میشود را بهتر از هر زمان دیگری می توان راهبری کرد. دیدگاه جدید ما به اعتیاد این است که اعتیاد یک بیماری مغزی مزمن است که به مغز حمله می کند و به آن آسیب می زند.
این دیدگاه٬ دو افسانه قدیمی که برای چندین دهه در جبهه ی مخالف درمان اعتیاد بودند را از صحنه خارج میکنند:
- اعتیاد یک نوع (بیماری شخصیتی) است.
- (گفتگو درمانی) تنها روش مؤثر درمان است.
درمان اعتیاد به روش قدیمی
روش قدیمی درمان اعتیاد میزان موفقیت اندک بیست تا سی درصدی دارد و این درحالی است که روش های جدید این میزان موفقیت را تا سطح نزدیک به نود درصد افزایش می دهد.
این وضعیت به دلیل وجود دارو های درمان اعتیاد جدیدی است که میتوانند به ترمیم آسیب های مغزی ناشی از اعتیاد کمک کنند و توانایی فرد را برای تمرکز و بهره مندی از مداخلات درمان تخصصی به شدت افزایش می دهند.
هنگامی که موانع مهمی که وسوسهها٬ آسیب مغزی٬ افسردگی٬ اضطراب و دیگر مسائل و مشکلات عاطفی و ذهنی به وجود میآورند از این مسیر برداشته شوند (یا دستکم کنترل بشوند)٬ فرد معتاد در موقعیت بسیار بهتری برای جذب و به کارگیری مفاهیم روان شناختی قرار می گیرد که زندگی وی را تغییر میدهند.
دارو درمانی در ترک اعتیاد
دارو ها٬ وسوسه ها را کاهش می دهند و نشئه شدن با الکل و مواد مخدر یا مواد محرک را تقریباً ناممکن می سازند. دارو ها امکان درک و پذیرش روش های جدید تفکر و زندگی را مهیا می کند.
دارو ها٬ افسردگی٬ اضطراب٬ شیدایی٬ جنون و دیگر بیماری های روانی یعنی اختلالاتی که اغلب باعث اختلال در فرآیند درمان و بهبودی می شوند را کاهش میدهند. این دارو ها نقشی اساسی دارند چرا که تمرکز و بهره مندی از برنامه ی درمانی غیر دارویی را برای معتاد ممکن میسازند.
صد البته٬ گفتگو درمانی هنوز هم برای اثر بخش تر کردن فرایند درمان٬ ضروری و لازم است٬ همان گونه که آموختن مهارت های مقابله ای و اصلاح همیشگی و دائمی سبک زندگی نیز ضروری هستند.
با کمک درمان های دارویی و غیردارویی٬ وسوسه ها کنترل میشوند و مغز ترمیم شده و قادر به تمرکز و درک بهتر شرایط است٬ هم چنین تسلط و چیرگی در مهارت های لازم برای پاک ماندن و پر بار زندگی کردن و داشتن یک زندگی شاد لازم و ضروری است.