مصرف یک ماده مخدر از لحاظ روانشناختی رویدادی خنثی نیست.
اگر از سوی پزشک تجویز شود یا از داروخانه محلی بدون نسخه خریداری شود یا از طریق منابع غیرقانونی به دست آید، مصرفکننده تقریباً به طور قطع درباره طریقه و زمان مناسب به مصرف ماده مخدر افکار و عقاید روشنی در زمان خود خواهد داشت و نیز میداند که اعتیاد به آن ماده چه تأثیراتی بر افکار، عواطف و رفتارهای او میگذارد.
حتی در موارد نادری که مصرف کننده شناختی از ماده مخدر مصرف شده ندارد، باز هم فعالانه در جستجوی توضیحات منطقی درباره اثرات احتمالی ماده مصرفی بر خودش بر میآید.
این اثرات روانشناختی و اجتماعی را مصرف کننده ایجاد می کند یا اینکه توسط دیگران به او گفته میشود، یا اوضاع و احوال بدون واسطه اجتماعی که ماده مخدر آن مصرف می شود، چنین تأثیراتی را القاء میکنند و این اثرات به حد کافی قوی و نیرومند هستند که واکنش مصرف کننده به اثرات دارو شناختی ماده مخدر را تغییر دهند.
یک بررسی در این باره در دانشگاه استکهلم
آزمودنی ها داوطلبان در آزمون شرکت کردند و به سه گروه تقسیم شدند. گروه نخست، مقدار نسبتاً زیادی از یک قرص خواب آور را که اخیراً تجویز شده بود مصرف کردند و گفته شد که به آن ها احساس خوابآلودگی دست خواهد داد.
به گروه آزمون دوم، هم این داروی مسکن داده شد ولی آزمون گر به آن ها گفت که نمیداند چه تأثیری بر آن ها خواهد گذاشت.
به گروه سوم، هیچ گونه دارویی داده نشد بلکه صرفاً کپسول حاوی پودر از لحاظ شیمیایی بیخاصیت ارائه شد (داروی بی اثر) و به آن ها گفته شد که دچار خوابآلودگی خواهند شد.
یعنی این کپسولها خواب آور بوده و برای آنان احساس خستگی و خواب آلودگی را به همراه خواهد داشت.
همانطور که پیشبینی میشد، افرادی که ماده مخدر فعال دریافت کرده بودند و به آن ها اطلاع داده شده بود که احساس خواب آلودگی خواهند کرد بیشترین واکنش را نشان دادند.
هرچند، اثرات مستقیم ماده مخدر به تنهایی قوی تر از پیشنهادات صرف آزمونگر نبودند، هر دو عامل میزان برابری از چرت زدن و خواب آلودگی را ایجاد کردند.
کارگردان روانشناختی مواد مخدر برای ایجاد آن و تغییرات جامعه شناختی که با استفاده از مواد مخدر روانگردان همراهند کافی نمی باشد (برای نمونه، حالت خوشحالی و احساس رضایت پیش).
پس از روی دادن این حالت، مصرف کننده باید به نحوه احساس خود یک برچسب روانشناختی را نسبت دهد. (اگرچه این گونه نسبت دادن به ندرت در موقع هوشیاری صورت می گیرد.)
برچسب زنی
یکی از معروف ترین بررسی ها درباره این فرایند برچسب زنی توسط دو روان شناس آمریکایی صورت گرفت. در این بررسی دانشجویان داوطلب به این باور کشانده شدند که در حال شرکت در یک آزمون روانشناسی مربوط به دید چشم قرار دارند.
به آزمودنی ها آدرنالین تزریق شد، هورمونی که در سیستم عصبی مرکزی تولید شده و طیف گستردهای از تغییرات فیزیولوژیک را در بدن ایجاد می کند اما اثرات پایدار روانشناختی به همراه ندارد.
به یک گروه درباره این هورمون اطلاعات صحیح ارائه شد این که ممکن است احساس کنند ضربان قلب شان سریع تر شده و احساس لرزش در دستها و حرارت زیاد و سرخی چهره با آن ها دست دهد.
به آن ها اطمینان داده شد که این آثار تنها مدت کوتاهی ادامه خواهند یافت، و گروه دیگر توضیح گمراه کننده ای از تأثیر دارو را دریافت کردند. به آن ها گفته شد که موجب بی حسی در پاها، احساس خارش و سردرد مختصر خواهد شد.
در بخش دوم، آزمون از آزمودنی ها خواسته شد که هر کدام به طور انفرادی به اتاق انتظار بروند و منتظر باشند که دارو تأثیر خود را بگذارد و سپس آزمون های بصری صورت گیرد.