همه ما میدانیم که سیگار کشیدن اعتیاد آور است ولی اکثر سیگاریها حس میکنند اعتیاد فقط یکی از مولفههای تجربه سیگار کشیدن است نه کل علت سیگار کشیدن. ما کلمه «معتاد» را برای توصیف کسی به کار می بریم که تمایل شدیدی برای ایجاد مشکل دارد، یا کسی که به صورت تمام وقت دزدی می کند تا پول اعتیاد به کراک خود را دربیاورد.
اگر شما اعتیادتان به سیگار را در مقیاس پیوستار اعتیاد به الکل و مواد مخدر قرار دهید آن را در کجای این مقیاس قرار می دهید؟ اگر این اولین تلاش شما در ترک سیگار است می توانید خود را در قسمت پایین تر این مقیاس بگذارید.
تلاش های بی ثمر برای ترک سیگار
در تلاشهای بیثمری که برای ترک سیگار داشتند گاهی می رفتند سراغ سطل آشغال خانه و دنبال ته سیگار های خیسی می گشتند که بتوانند خشکشان کنند و چند پکی بزنند. چون حال خود را نمیدانستند، وقتی می خواستند توتون یا سیگار را در خانه دور بیندازند، داخل دستشویی می انداختند و سیفون را می کشیدند تا مطمئن شوند که وسوسه نمیشوند آنها را از داخل سطل آشغال بازیافت کنند.
خوشبختانه کار به این جا ها نمی رسد و اگر رسیده این چیزی نیست که بتوانند در آینده با آن کنار بیایند.
رابطه شما با نیکوتین و همه مواد شیمیایی مضر دیگری که داخل سیگارتان وجود دارد شبیه یک ازدواج تحمیل ناپذیر است، که تنها راه حل آن طلاق است.
اگر در زندگی مشترکتان ناکام شده اید همه چیزتان در معرض خطر قرار می گیرد. بهداشت، عقل، پول و سلامت عمومی تان. اعتیاد زمانی شکل میگیرد که باور داشته باشید آنچه طلب میکنید برای زندگی و تداوم زندگی تان قطعاً ضروری است.
ترک سیگار
خیلی ها سعی کردند دیگران را از سیگار کشیدن باز دارند. متاسفانه تنها کسی که می تواند شما را از سیگار کشیدن بازدارد خودتان هستید. خوشبختانه آنچه می توان گفت این است که می توانید به سادگی اعتیادتان را ترک کنید.
اگر مایل باشید بپذیرید مادامی که معتاد هستید تحت کنترل اعتیادتان نیستید و هرگز نخواهید بود. آنچه شما را معتاد می کند ماده مخدری است که مصرف می کنید. آنچه شما را از همه احساسات و موقعیتهای ناخوشایند آزاد می کند درک این نکته است که اصلاً نمی خواستید به یک معتاد به نیکوتین تبدیل شوید.
این گونه میتوانیم از عهده همه باورهای غلط و پاسخهای فریبکارانه ای که برای تداوم اعتیادمان استفاده کرده ایم برآییم.
اعتیاد به سیگار
اگر خودتان را یک معتاد به حساب نمی آورید پس چطور است که در مراحلی از زندگی به خود میگویید که اگر نمی خواستید سیگار نمی کشیدید ولی باز هم می کشید. اگر معتاد نیستید پس چرا این همه آدم می توانند به زندگی سعادتمند خود ادامه دهند بدون اینکه سیگار بکشند ولی شما نمیتوانید؟ آیا فکر میکنید آنها سرگردان هستند و با خود می اندیشند «ای کاش می توانستم سیگار بکشم».
اگر همین امروز دارویی به شما بدهند که هزینه آن فقط یک هزار پوند باشد و سیگار کشیدن شما را قطع کند آیا حاضرید آن را بخرید یا نه؟ اگر واقعاً تصمیم به ترک سیگار داشته باشید حاضرید این پول را پرداخت کنید به شرطی که این تضمین وجود داشته باشد که اثر خواهد کرد.