لوگو

چشم انداز گسترده از موادمخدر

تعیین این مطلب که افراد چه مدت به مصرف مواد مخدر برای تغییر حالت هوشیارانه خود مشغول بوده اند، امکان پذیر نیست. انواع متنوعی از مواد مخدر و اعتیاد آور وجود دارند و به همین دلیل در طول زمان فرد مصرف کننده ممکن است برای بدست آوردن حس سرخوشی مقدار مصرف خود را افزایش دهد یا روی به مخدر قوی تر آورد

به طور مشخص مصرف نظام‌مند مواد مخدر به هزاران سال پیش برمی‌گردد. احتمالاً نخستین مواد مصرفی از نوع روییدنی های طبیعی بوده اند.

حدود چهار هزار گیاه با خاصیت مواد مخدر روانگردان شناخته شده‌اند، اما تنها از چهل گیاه برای تأثیرات مستی آور شان به طور منظم استفاده می شود.

جالب آن که، در دنیای قدیم تعداد بسیار اندکی از این گیاهان شناخته شده بودند.

پیش از سفرهای اکتشافی، اروپا با گذینه اندکی از مواد مخدر رو برو بود. چای، قهوه، توتون و تنباکو در اروپا موجود نبود، تریاک به مقدار اندکی بود، حشیش (ماری جوانا) موجود نبود یا بسیار کم بود و عملاً هیچ گونه ماده توهم زایی وجود نداشت.

تنها ماده مخدری که به وفور رواج داشت الکل بود.

در نتیجه، الکل باید طیفی از کارکرد های بسیار گسترده را انجام دهد. به عنوان یک نوشیدنی اجتماعی، مسکن، آرام بخش، محرک و مستی آور برای ایجاد مستی و دیوانگی.

الکل به ماده مخدر اروپایی تبدیل شد و هنوز هم در فرهنگ اروپایی و غربی ماده مخدر و مسلط است.

ورود مواد مخدر به دوران کهن

سفرهای اکتشافی که درهای آمریکا را گشود طیف گسترده ای از مواد مخدر روانگردان را که تا آن زمان برای دنیای کهن کاملا ناشناخته بود مکشوف ساخت.

نخستین سفر (کریستوف کلمب) به شناخت مردمی در کوبا و منطقه کارائیب منجر شد که سیگار استعمال می کردند.

در آمریکای مرکزی و جنوبی مواد روانگردان به وفور یافت می شد، کاشفان این مواد را با خود به وطنشان آوردند. بسیار شگفت آور آن که ماده مخدری که به نظر می‌رسد برای بومیان آمریکایی بیشتر ناشناخته باشد، الکل بوده است.

در مقابل ارائه مواد مخدری چون توتون و تنباکو، پیوت و کوکائین به کاشفان اروپایی، به آن ها الکل عرضه شد. داروی محرکی که از میوه کاکتوس (مسکالین) به دست می آید.

اکراه و بی‌میلی نسبت به مصرف مواد مخدر (و به ویژه مواد مخدر با خواص توهم زایی) را که در این زمان در جوامع اروپایی رواج داشت نمی‌توان به دلیل نبود خود مواد مخدر کاملاً توضیح داد.

مواد مخدر کهن

ممکن است در دنیای قدیم، مسکالین، پیوت و کوکائین ناشناخته بوده باشند، اما سایر مواد مخدر موجود و در دسترس بودند.

قارچ های توهم زا را در سرتاسر اروپا شمالی به صورت خودرو موجود بودند و مواد دیگری نیز برای تغییر حالت هوشیاری و القای این حالت وجود داشت.

بیش از یک هزار سال پیش با تصرف اسپانیا توسط مسلمانان، حشیش (ماری جوانا) به اروپا راه یافت و اگرچه به عنوان یک ماده مخدر روانگردان چندان مورد توجه قرار نگرفت، اما در سده هفدهم به طور منظم به خاطر علیاف کنف کشت می‌شد.

مواد مخدر در دسترس بودند، اما آیا تمایل کافی برای مصرف آن ها وجود داشت؟

این گرایش به مقاومت در مقابل مصرف مواد مخدر به غیر از الکل را شاید بتوان به نفوذ مسلط فرهنگی کلیسای مسیحی نسبت داد.

با وجود نگرش کاملاً متمایز دنیوی کلیسا نسبت به برخی لذت های جسمی، مصرف مواد مخدر (به غیر از الکل) برای تغییر حالت هوشیاری همواره مورد لعن و سرزنش کلیسا بوده است.

شاید علت این امر پیوند این مواد با مذاهب بدوی تر بوده باشد یا احتمال دیگر این است که تغییر حالت هوشیاری به شکل شدید نشانه تسلط شیطان بر نفس انگاشته می شد.

در نتیجه، دانش درباره مصارف مواد مخدر در دستان گروه ‌های بسته گوناگونی مانند داروسازان، کیمیاگران، پزشکان و معدودی از افراد که به حرفه های اسرارآمیز و مخفی چون جادوگری مشغول بودند، قرار گرفت.

اگرچه بسیاری از چیزهایی که به نظر می رسد به جعبه ابزار جادوگران راه یافته بودند احتمالاً به خاطر اهمیت روانشناختی آن ها بوده است، اما بقیه به عنوان مواد مخدر قوی باقی ماندند.

مثلاً، با فوتنین یک ماده مخدر کاملاً سمی است که از وزغ ترشح می شود.

این ماده به پسیلوسین (ماده مخدری که در برخی قارچ های توهم زا یافت می‌شود) و به ال. اس.دی و همچنین به یکی از مهم ترین مواد شیمیایی مغز به نام سروتونین (که بیشتر ناشناخته بود، مرتبط می شود. هرچند اثرات سمی بافو چنین قرن ها پیش از کشف شیمیایی آن شناخته شده بود.)