لوگو

بازسازی شناختی در درمان ترک اعتیاد

شناخت های کارآمد و ناکارآمد در درمان و ترک اعتیاد نقش مهمی دارند. برای بررسی دیدگاه افراد وابسته به مواد مخدر نسبت به خود داشتن این مهارت ها الزامی می باشد که خوشبختانه آموزش صحیح و کاربردی آن اکنون در دسترس شما قرار دارد.
بازسازی شناختی در درمان ترک اعتیاد

شناخت های منفی ناکارآمد در اعتیاد نقش دارند. بررسی دیدگاه افراد وابسته به مواد مخدر نسبت به خود (توانایی ترک) و نسبت به مواد مخدر(نگرش مثبت) ضروری است. باورهای منفی نسبت به توانایی خود برای ترک، فرد را در برابر اعتیاد شکننده و آسیب پذیر می کند و بنابراین، تغییر و اصلاح آنها در فرآیند درمان ضروری است.

شناخت های ناکارآمد به سه دسته افکار خودآیند، باورهای واسطه ای و باورهای اصلی طبقه بندی می شوند. همه این موارد محتوای شناختی را تشکیل می دهند. فرآیند شناختی که در برابر محتوای شناختی قرار دارد، مواردی مانند تحریف های شناختی را در بر می گیرند که باعث تداوم شناخت های کارآمد می شوند. شناسایی همه این موارد و اصلاح آنها در فرآیند بازسازی شناختی ضروری است.

بازسازی شناختی فرآیندی است که درمانگر به کمک پرسش سقراطی، فنون شناختی را برای تغییر شناخت های منفی و ناکارآمد به کار می گیرد.

سطوح شناختی اعتیاد عبارتند از:

افکار خودآیند، باورهای واسطه ای و باورهای اصلی.

افکار خودآیند در مصرف مواد مخدر

افکار خودآیند افکاری غیرعادی هستند که خود به خود و به ناگاه به ذهن می آیند. تشبیه آنها به رعد تشبیه درستی است. زیرا همانند رعد برق آسا می آیند، می روند و به ندرت از جودشان با خبر می شویم، اما تأثیر خود را   بجای میگذارند. این افکار گاهی با تصاویر همراه هستند. به این تصاویر، تصاویر خودآیند گفته می شود. افکار و تصاویر خودآیند به سه دسته مثبت، منفی و خنثی طبقه بندی می شوند.

افکار خودآیند مثبت هیجان مثبت، و افکار خودآیند منفی، هیجان منفی ایجاد می کنند. و افکار خنثی افکاری هستند که بار هیجانی ندارند.

افکار خودآیند مثبت «مصرف کمی مواد مرا سرحال می آورد»

افکارخودآیند منفی «برای رهایی از شر این درد جز مصرف حشیش چاره ای ندارم»

باورهای واسطه ای در مصرف مواد مخدر

باورهای واسطه ای بین افکارخودآیند و باورهای اصلی قرار دارند. باورهای واسطه ای که تحت تأثیر باورهای اصلی از دوران کودکی شکل می گیرند به سه دسته قواعد، فرض ها و نگرش ها طبقه بندی می شوند.

قواعد باورهای واسطه ای در مصرف مواد مخدر:

قواعد همان قوانین شخصی هستند که افراد برای خود و دیگران دارند و با جملات «بایدی» مشخص می شوند.

فرض ها در باورهای واسطه ای در مصرف مواد مخدر:

فرض ها عبارات دو جمله ای هستند که از یک جمله شرطی و یک باور اصلی تشکیل می شوند که به شکل عبارات «اگر ….، پس …، و اگر …،آنگاه …» مشخص می شوند.

نگرش ها  در باورهای واسطه ای در مصرف مواد مخدر:

نگرش ها در قالب جملات ارزشی دیده می شوند. مانند: معتاد بودن و اینکه دیگران بفهمند تو مواد مخدر مصرف می کنی، بسیار زشت است.

باورهای اصلی در ترک اعتیاد

باورهای اصلی تحت تأثیر تجارب اولیه فرد با والدین شکل می گیرند و در صورتیکه منفی باشند بر احساس فرد نسبت به خود، دیگران و آینده تأثیر می گذارند. باورهای اصلی پس از شکل گیری تا پایان عمر با فرد همراه هستند، اما معمولاً خاموش هستند و تنها در صورت وقوع رویدادهای حساس فعال می شوند.

فعال شدن باورهای اصلی به فعال شدن باورهای واسطه ای و افکار خودآیند منتهی می شوند که به نوبه خود به واکنش های هیجانی دامن می زنند. باورهای اصلی منفی می توانند فرد را در شرایط استرس زا به اعتیاد آسیب پذیر کنند، زیرا این باورها باعث شکنندگی و ضعف مکانیسم مقابله ای می شوند.