لوگو

شناسایی و کنترل تحریف های شناختی در بروز عود اعتیاد

ما تجربه لازم را برای کمک به افراد در مبارزه با مشکلات اعتیاد به الکل یا مواد مخدر داریم. ما می دانیم که غلبه بر این مبارزات هرگز آسان نیست و نیازمند آموزش و مهارت می باشد. تحریف های شناختی نقش پررنگی در این زمینه دارند زیرا به کمک آن ها می توان از مرحله نگهداری دستاوردها و رد کردن وسوسه به سلامت عبور کرد.
شناسایی و کنترل تحریف های شناختی در بروز عود اعتیاد

شناخت های ناکارآمد در بروز عود اعتیاد دخیل هستند و در این بین نقش تحریف های شناختی برجسته است. وقتی افراد در مرحله نگهداری دستاوردها دچار لغزش یا بازگشت موقت یک یا دو نشانه می شوند، تحریف های شناختی می‌تواند فرد را به سمت عود اعتیاد کامل نشانه ها سوق دهند.

در این راستا، شناسایی این تحریف‌ها و مقابله با آن ها توصیه می‌شود، بنابراین درمانگر باید از بیماران بخواهد، در صورت لغزش یا بازگشت موقت نشانه ها، به ذهنشان توجه کنند و ببینند در ذهنشان چه می گذرد. عمده‌ترین تحریف های شناختی که لغزش یا بازگشت یک نشانه را به عود تمام عیار اختلال یا بازگشت تمامی نشانه ها تبدیل می کنند، عبارتند از:

بزرگ نمایی – کوچک نمایی، ذهن خوانی، فاجعه سازی، تفکر همه یا هیچ، شخصی سازی، نادیده گرفتن دستاوردها، فن بدترین پیامد، فرافکنی و پیش‌بینی منفی.

بزرگ نمایی – کوچک نمایی

بزرگ نمایی لغزش و کوچک نمایی توانایی خود برای پرهیز و خویشتن داری عاملی است که سبب می‌شود فرد از دستاوردهای درمانی ناامید شود و به ورطه عود اعتیاد افتد. باید به بیماران آموزش داد که به کمک فنون بررسی سود و زیان و فن معیار دوگانه با این تحریف شناختی مقابله کنند.

ذهن خوانی

در ذهن خوانی فرد ذهن دیگران را می‌خواند و به خود می‌گوید «الان خانواده پیش خودشان فکر می کنند که تا چه اندازه ضعیف و ناتوان هستم» برای مقابله با ذهن خوانی فنون بررسی شواهد و فن معیار دوگانه سودمند است.

فاجعه سازی

در فاجعه سازی فرد پیامدهای یک رویداد را آنقدر بزرگ می‌کند که از آنها یک فاجعه می سازد، مانند، «من لغزش داشتم و این نشانه هایی است که از این که چیزی که از آن می ترسیدم اتفاق افتاده است و من دوباره سر جای اول خود برگشتم». برای مقابله با این نوع تحریف فنون بررسی سود و زیان و فن معیار دوگانه را به کار می گیرند.

تفکر همه یا هیچ

لغزش‌ها تحت تأثیر خطای شناختی همه یا هیچ  به عود اعتیاد تبدیل می شوند. برای مثال، فرد به خود می گوید: «لغزش به این معناست که من هیچ گونه کنترلی بر خورد ندارم».

لغزش نشانه شکست است و اگر بیمار فنونی یاد بگیرد تا به کمک آن بتواند با تحریف شناختی همه یا هیچ مقابله کند، لغزش‌ها به عود تبدیل نمی شوند. این نوع تحریف شناختی را می توان به کمک فن پیوستار به چالش کشید.

برای مثال، فردی را در نظر بگیرید که ماه‌ها پس از خویشتن داری از پرخوری، روزی دو بستنی را همزمان می‌خورد و به دنبال آن کیک شکلاتی و چای مصرف می‌کند، که این رفتار که رفتاری غیر معمول برای این فرد محسوب می‌شود، ماه ها پس از ترک پرخوری و خویشتن داری به وقوع می‌پیوندد و لغزش نامیده می‌شود.

فرد به دنبال مصرف ممکن است این فکر به ذهنش آید: «حالا که پرخوری کردم (لغزش)، پس دیگر امیدی نیست و پرخوری به این معناست که من سر جای اول خود بازگشتم و توانستم خویشتن داری خود را حفظ کنم». این تفکر که تفکر همه یا هیچ نامیده می‌شود، بیش از پیش فرد را به سمت پرخوری سوق می‌دهد و اگر ادامه یابد به معنای عود یا بازگشت اختلال خوردن است.

در فن پیوستار از فرد خواسته می‌شود خویشتن داری را در پیوستار ببیند، پیوستاری که از فقدان خویشتن داری شروع می‌شود و به خویشتن داری کامل می رسد. در این بین گزینه‌های زیادی هستند که با خویشتن داری ۱۰ درصد، ۲۰ درصد، ۳۰ درصد شروع می شوند و به خویشتن داری ۸۰ درصد، ۹۰ درصد و ۱۰۰ درصد می رسند.

نگاه پیوستاری به خویشتن داری به فرد کمک می‌کند تا در صورت زیر پا گذاشتن خویشتن داری از خود ناامید نشود و به جای فرو افتادن در گودال عود به راه خود که همان تداوم خویشتن داری است، ادامه دهد.

شخصی سازی

در شخصی سازی فرد همه تقصیرها را خود به عهده می‌گیرد و با برچسب زدن، خود را مقصر و خطاکار جلوه می‌دهد. «همه اش تقصیر من بود.» این از بی عرضگی من است که پس از ماه ها رژیم را شکستم و دوباره به پرخوری روی آوردم» برای مقابله با شخصی سازی دو فن معیار دوگانه و سود و زیان به کار گرفته می شود.

نادیده گرفتن دستاورد ها

خویشتن داری یا پرهیز از مصرف الکل و مواد مخدر، هدف بزرگی است که دستیابی به آن گام به گام و توأم با رنج و تلاش است.

افرادی که لغزش را بزرگ نمایی می کنند و آن را بسیار مهم جلوه می‌دهند، در واقع، دستاوردهای گذشته خود را نادیده می‌گیرند و تلاش، کوشش و رنجی را که برای دستیابی به خویشتن داری تحمل کرده اند ناچیز می شمارند. برای مقابله با این تحریف، فن سود و زیان، فن معیار دوگانه و فن بدترین پیام را به کار می‌گیرند.

فن بدترین پیامد

در این فن به مراجعه کننده می‌گویید بدترین نتیجه و پیامد فاجعه سازی چه خواهد بود.

فرافکنی

در فرافکنی، افراد دیگران را مقصر می شمارند و گناه لغزش را متوجه آن ها می کنند. این کار می‌تواند باعث تشنج و تعارض در روابط بین فردی شود که خود می‌تواند به عود بیانجامد. برای مقابله با این تحریف شناختی، سه فن سود و زیان، فن بدترین پیامد و فن معیار دوگانه به کار گرفته می‌شود.

پیش بینی منفی

در پیش‌بینی منفی، فرد به دنبال لغزش به پیش‌بینی منفی می پردازد و پیش خود می‌گوید:« این لغزش نشانه ای است از اینکه هر چه رشتم پنبه شد، دیگر امیدی به آینده نیست و من دوباره و دوباره دچار لغزش و در نهایت عود اعتیاد خواهم شد».

برای مقابله با این تحریف، فن سود و زیان، فن بررسی پیش بینی هایی که در گذشته به قوع پیوستند، فن معیار دوگانه و بررسی برترین پیامدهای پیش‌بینی منفی به کار گرفته می‌شود.